شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام دوستان

چراغ جادو
+ من نتوانستم بي تقصير بمانم وقتي تو نقطه ضعفم بودي...
+ و حسنک را سوي دار بردند و بجايگاه رسانيدند. بر مرکبي که هرگزننشسته بود نشانيدند و جلادش استوار ببست و رسنها فرود آورد و آواز دادند که سنگ زنيد. هيچ‌کس دست بسنگ نمي‌کرد و همه زار مي‌گريستند، خاصه نشاپوريان. پس مشتي رند را زر دادند که سنگ زنند و مرد خود مرده بود، که جلادش رسن بگلو افکنده بود و خبه کرده.
+ اينک که جان به لب وَ لبِ ما به جان رسيد اين خنجر از شماست که تا استخوان رسيد زين آسيا شراره به هفت آسمان رسيد “اين نوبت از کسان به شما ناکسان رسيد نوبت ز ناکسان شما نيز بگذرد”
تا بوسه‌اي به من ز لب دلستان رسيد جانم به لب رسيد و لب من به جان رسيد......ساغول@};-
عقيل صالح
ممنونم که انتخابمو پسنديديد.
همه 5 نظر
*قاصدك*
فرياد که از هجر تو جانم به لب آمد، هيهات که دور از تو همه سال چنينم
عقيل صالح
{a h=ghasedak2007}قاصدك{/a} @};-
+ بار دگر رويا زود تموم شد و اينبار واقعا بايد راهي ميله ها شوم و احساس مي کنم اينطوري بهترشد چون ثابت مي کنم نرده ها هم جلوي عشق من را سد نکرد و واقعيت اين است که يک عاشق در برابر جهاني عاشق چقدر بها دارد و اين همان چيزي بود که شما به من آموختيد
انديشه نگار
ديروز 11:37 عصر
آمده ام به دوستان رويايي خود بگويم ديگر وقت رفتن آمده بايد بروم خيلي زود از هم دور مي‌شويم آنجا که آلوين ويلو ميشا طلا را بايد به دست سرنوشت بسپارم و آنجا که ديگر ذهنم توان پر کشيدن ميان اين صفحات را نداردبيشک راه حيدري در زندان هم جريان دارد و اين آزمون ده سال ديگر شايد به کل ما را با هم غريبه کند پرواز بر بال توهم عاقبت اش همين بود
بايد باور مي کردم که از آن کوچه عشق گذشتن من يک اشتباه نابخشودني بود و هيچ کس انتظار يک آدم لاابالي مثل من را هرگز نمي کشيد جاي من و طريقت من اينگونه واقعي تر است بايد راهي شوم راهي آن ديار آشنايي با امثال من آن دياري که پايان آرزوهايي ست که داشتم و دارم ولي دنيا و عاقبت واقعي من به آنجا ختم مي‌شود بايد بروم جايي که بفهم ام بهاي عشق يک طرفه بوده و بدانيد
بعدی همه 80 نظر قبلی
كيوان گيتي نژاد و
بدونيد اون زنجره و قول را به دليل عشق زياد است که اينگونه گير کرده پيش شما حال زارش نبينيد و روزگاري جايش نرم و راحت بود در دل من ام من دوسش داشتم نمي بحش. ام اش براي اينهمه عشق بستم اش رامش کنم هرچند اين وحشي عشق رام شدن بلو نيست هر کاريش مي کنم وحشي تر است واي از اين همه وحشت پي وحشي که دور برش است
كيوان گيتي نژاد و
کلس شنيده ام او به رسن حود وحشي را رام مي کند هر که را که با او نشست رام مي بينم اين چه سريعتر کيوان پشت ات خالي است ولي جلو رويت پر از عشق و اميد پوچ و خالي است ولي داداش غم مگير از اين زندان آزادي پر بکش به سوي ما نمي توانم داداش پاهايم سوزاندي دلم را شکستي غم نشسته پرواز نتوان کرد

‍‍‍‍* راوندي *

+ بناي خانه را بر ما نهادند سپس ما را در آن بالا نهادند چو از بالا نشستن غره گشتيم در آن بالا دو صد اما نهادند سروده بعد از انقلاب
*ترخون بانو*
ديروز 10:39 عصر

‍‍‍‍* راوندي *

+ شنو زان آدم گم کرده خود را که نه امروز خوش دارد نه فردا گهي در خواب خوش که در توحش نه از پايين خبر دارد نه بالا سروده قبل از انقلاب
انديشه نگار
ديروز 4:27 عصر

‍‍‍‍* راوندي *

+ [وبلاگ] دو بيتي بهار

اسپايکا

+ سن وبلاگم 15 سال و 5 ماه و 5 روز شده :)
اسپايکا
15 سالم بود، مثل هميشه پشت سيستم تو اتاقم، صفحه ثبت وبلاگ جديد جلوم بود تو فکر انتخاب يه آدرس براي وبلاگم بودم چند تا اسم اومد به ذهنم ولي قشنگ نبودن چيزي که ميخواستم رو نميرسوندن يهو از پسرخالم که چند ترم زبان جلوتر از من بود و کنارم رو صندلي نشسته بود پرسيدم پيشرفته به انگليسي چي ميشه گفت Advanced گفتم همين خوبه و دکمه ثبت رو زدم :دي
اسپايکا
از همون اول ميخواستم پيشرفته بودن رو به هر کس که مياد تو وبم القا کنم :D
بعدی همه 34 نظر قبلی
اسپايکا
{a h=beautifullove}کلبه تنهاييمريم{/a} همينطوره :)
پريشب وبلاگهاي من به قتل رسيدند :'(
+ يادمه اينجا يه آ.مرصاد سيستاني داشت ...يه آ.ابوالفضل صياد ...يه آ.محمدمهاجري ....يه اميدآروين ....يه خاله مهتاب ....يه نگاه منتظر ....يه دستان خالي.....شقايق بانو..دکتر نگو بلا...الهام بانو...محبوبه*..سرباز133
بقيه شو شما بگيد........:(
ياد منم بخير...
بعدی همه 198 نظر قبلی
{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} چقدر دلتنگ شدم اومدم اينجا اي بابا چه زود گذشت
ياد منم بخير اي بابا
+ #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي
kjkhjkhjkh
103/2/4
محدوديت ايموجي دست و پامونو بسته :)
kjkhjkhjkh
راشد غير خدايي چطوري؟
همه 5 نظر
??? توليد ملي سرمايه ملي??? دوستان و همکاران عزيز صنعتگر پرشين کولينگ شما را دعوت ميکند ???????????? https://persiancooling.com/
kjkhjkhjkh
راشد غير خدايي کجايي؟
آيا حرفهاي نگفته زيادي داريد که دوست داريد بيان کنيد ؟
آيا در زندگي روزمره به نکات ريز و درشتي بسياري بر مي‌خوريد که بدتان نمي آيد آنها را در جايي بنويسيد ؟
آيا در مورد مسائل اجتماعي ، فرهنگي و سياسي ايران و جهان نظراتي داريد که مايليد همه از آنها مطلع شوند ؟
خودم قبل از انتخابات اخير از راديو و بنظرم در اخبار بعد از ظهر بود که شنيدم اگر حکمراني جديدي داريد ارائه دهيد
+ منم تشنه ام ... تشنه يک جرعه آب حرم ... و دلتنگ مشهدالرضا ... *السلام عليک يا علي بن موسي الرضا عليه السلام*
زوار چشمانت را هــر روز اشت?اق? دوبآره اسـ ـت .. رو? از من برمگردان ، دلـ ـم ، طـ ـواف م? خواهـ ـد قبله گاه من
منم ..... و اين نقطه ها درد دل است با صاحبدل
بعدی همه 65 نظر قبلی
ان شاالله
{a h=ammar19}نشريه حضور ?{/a} دلمون تنگ شد

*قاصدك*

+ تسويه حساب کردن با گذشته، به اين معناست که ما بايد هرگونه کار ناتمام در رابطه با هر شخص، پروژه يا فعاليتي را که با آن درگير بوده‌ايم به سرانجام برسانيم. ما نمي‌توانيم زندگي جديد خود را روي ستون‌هاي سست گذشته؛ کارهاي ناتمام؛ قراردادهاي لغو شده و کلا مسائل حل نشده بنا کنيم....
*قاصدك*
اگر بدون حل مسائل مربوط به گذشته، يا اتمام کارهاي ناتمام بخواهيم به سمت آينده حرکت کنيم، به احتمال زياد دوباره خود را در همان گذشته و با همان شرايط پيدا خواهيم کرد. دبي فورد
ساعت ویکتوریا
2-ژيلا
رتبه 0
0 برگزیده
694 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
2-ژيلا عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top