پسر داییم رفته مکبر نماز جماعت شده کلمه رکوع رو یادش رفته بود . گفته الله اکبر (چند ثانیه مکث) 

دولا شوید !!

امام جماعت :o

صف اول :o

 صف دوم :))

صف سوم :)))))

.

.

.

منو مامانم رابطه خیلی خوبی باهم داریم

در مواقعی که می خواد اسم گاو بیاره 

به من اشاره می کنه!!!

.

.

.

به مامانم می گم موهام می ریزه 

می گه کمتر برو تو اینترنت !!!،

خواستم بگم اگه دردی مرضی سرطانی 

چیزی دارین بگین به مامانم بگم

.

.

مامانم به بابام می گه که جلو عروسات 

با زیر پوش نشین 

حالا هر وقت اونا می یان بابام یه چادر 

می پیچه دورش 

ما یه همچین خانواده ای هستیم دیگه!!!

.

.

.

با مامان و بابام رفتیم بازار مامانم یه دستفروشو 

دید شورت و جوراب مردونه می فروخت 

یه هویر چشمش یه شورت بابام افتاد 

تو بازار روشو کرد به بابام با صدای بلند:

عهههه مسعود شورت تویه هااااا!!!

بابام سرخ شد رفت تو زمین تا یه مدتی ناپدید 

شد منم که یابو قورت دادم انگار با اینا 

نیستم . اخه یکی نیست بگه مادر من 

شورت بابام و دیدی این قدر هیجان زدی!!!

.

.

.

یعنی دعوایی که بابام و من و داداشم 

سر کنترل ماهواره داریم ایران و امریکا 

سر انرژی هسته ای ندارن . 

.

.

.

باسگم عکس گرفتم گذاشتم تو فیسبوک 

اون وقت پسر خالم زیرش نوشته حالا

کدوم تویی !

ای خدااا چرا من از هیچی شانس نیاوردم.

.

.

کاملا واقعی 

برای خودم پیش اومده.:

مامان و مامان بزرگم کنار هم نشسته بودن مامانم 

بهم گفت عوض اینکه ای قدر سرت تو اینترنته 

پاشو برو یه چایی بریز بیار یه چیزی یاد بگیری 

خواستم بلند شم یهو مامان بزرگم گفت  بشین

سر جات الان اونی که چایی بریزه و ظرف بشوره و یاد بگیره دختر نیست 

اونی دختره که بتونه شوهر تور کنه !

یعنی من تو افق محو شدم 

ولی انصافا راست می گفت 

شما از این مامان بزر گا ندارین عایا؟

من که مامان بزرگمو خیلییی دوسش دارم.

.

.

یکی از بزرگ ترین بلاهای اسمانی تمیز کردن اتاقم توسط مامانمه

لامصی اگه شترم پرورش بدی دیگه پیدا نمی شه

.

.

.

قدیما وقتی پدرا می خواستن بچه هاشونو تنبیه کنن

می گفتن از ارث محرومت می کنیم 

حالا من دیروز یه کاری کردم که حالا بماند چه کاری 

بابام می گه اگه من مودم رو خاموش نکردن  حالا ببین!

هیچی دیگه افتادم به دست و پای بابام که بابا غلط کردم 

دیگه تکرار نمی شه اون قدر شصت پاشو بوسیدم تا تونستم راضیش کنم

.

.

.

بابام زنگ ایفون خونه رو زده 

می گم:بله 

می گه بیا پایین کارت دارم 

رفتم پایین می گم بله 

می گه برو از بالاسویچ ماشین و وردار بیار!!!

.

.

.

به مامانم می گم حالم امروز خوب نیست 

می گه تو که هیچ وقت حالت خوب نیست 

نه میمیری نه خوب می شی 

.

.

.

زنگ خونه شوهر خالم و زدم برداشته می گه :

علو بفرمایید 

خدایا این فکو فامیاه ماداریم

.

.

‌.

با مامانم دارم اسم و فامیل بازی می کنم 

از (گ) به قسمت شغل که رسیده می گه 

گودال حفر کن تازه با اعتماد به نفس بالا هم می گه 

اخه خدااا من دیگه اینو کجای دلم جا کنم :((

.

.

.

بابام هر وقت می خواد بیاد تو اتاقم با یه شدت عجیبی می یاد تو 

همین روزاست که اول گاز اشک اور بندازه تو بعد درو بشکنه و بیاد تو !

.

.

.

یه پسر خاله دارم به باباش می گه پدر به مامانشم می گه مادر هروقت 

می ریم خونشون انگار داریم فیلن هندی می بینیم به خداا!!!!

.

.

.

به مامانم می گم :مامان اگه بگم گشنمه چی کار می کنی 

می گه:حوصله کامنت گذاشتن ندارم لایک می کنم:(

.

.

.

به مامانم می گم : ماماااان جونم 

می گه : جون دلم عزیزم

می گم : داشتم ماست می خوردم 

می گه : نوش جونت قربونت برم 

می گم : ریخت رو فرش 

می گه : ااای کوفت بخوووری ایشالله مرگت بشه 

تو گلوت گیر کنه و...:o

می دونم خیلی دوسم داره

.

.

.